آموزش قانون جذب
آموزش قانون جذب

آموزش قانون جذب

کارشناس جذب شوید – دوره نه ماهه

در دوره قانون جذب یا اهداف خود را عمداً جذب کنید یا 98000 تومان دریافت کنید!

آیا از کار کردن خسته شدید؟ آیا کارتان را دوست ندارید؟

آیا درآمد کافی برای رسیدن به اهدافتان ندارید؟

آیا روابطتان کوتاه‌مدت است؟ و یا پر از مشاجره؟

هر کسی وارد رابطه با شما می‌شود مثل نفر قبلی است؟ و دقیقا روابطتون مثل هم تمام می‌شود؟

آیا شادی خود را در تغییر دیگران می‌بینید؟

آیا مرتب اتفاقات تکراری و ناخواسته برای شما اتفاق می‌افتد؟

پس بقیه متن را بخوانید . . .

داستان زندگی من:

سلام. من امیر شریفی هستم.

تا سه، چهار سال پیش یک شکست‌خورده به‌حساب می‌آمدم. یک شکست‌خورده‌ی قهار. در کمتر موردی بود که موفقیت‌های پی‌درپی داشته باشم. بااینکه یک‌جور اعتیاد به خواندن کتاب و شرکت در دوره‌های موفقیت داشتم ولی همیشه تعداد شکست‌هایم بیشتر از موفقیت‌هایم بود.

هر بار که به یکی از اهدافم می‌رسیدم به خودم افتخار می‌کردم و یک ماه بعد دوباره یک ناکامی. با درآمدی که به‌زور فقط به کرایه ماشین و ناهارم می‌رسید. (گاهی وقت‌ها به دلیل شرکت در دوره‌ها حتی به پول ناهار هم نمی‌رسید.) همیشه در حال غر زدن بودم. به این نتیجه رسیده بودم که خدای بزرگ و مهربان من را دوست ندارد و کاریش نمی‌توان کرد.

اوضاع هر روز داشت بدتر می‌شد. هم اوضاع مالی و هم اوضاع درسی در دانشگاه؛ درسی که اصلاً به آن علاقه‌ای نداشتم. هرروز بااحساسی بدتر از دیروز به دانشگاه و سرکار می‌رفتم. بدترین موضوع این‌که هنوز خدمت سربازی را هم پیش رو داشتم. هر جوری حساب می‌کردم قرار بود در بهترین حالت یک زندگی متوسط رو به پایین داشته باشم.

کم‌کم اتفاقات بد داشت به روابطم هم کشیده می‌شد. بهترین دوستانم رفته‌رفته از کنارم می‌رفتن و من هم‌فکر می‌کردم که آن‌ها اشکال‌ دارند. نمی‌دانم چرا بعد از 8-9 سال مطالعه مداوم و شرکت در بهترین دوره‌های موفقیت هنوز هم کارم خوب پیش نمی‌رفت. انگار یک‌چیزی این وسط گم‌ شده بود. یک حلقه، حلقه‌ای که اسمش را می‌گذارم حلقهی طلایی.

شروع به سؤال کردن از اساتیدی کردم که به دوره‌هایشان می‌رفتم ولی ظاهراً هیچ‌کدام حاضر به پاسخ به درخواست‌ها و ایمیل‌هایم نبودند. در همین حال دچار یک بحران روحی هم شدم تا حدی که خنده برایم آرزو شده بود. به دلیل اینکه کتاب زیاد خوانده بودم خیلی از اطرافیانم در موارد مختلف با من مشورت می‌کردند. شاید مصداق این مثل شده بودم: هر چه بگندد نمکش می‌زنند، وای به‌روزی که بگندد نمک.

تصمیم قاطع

تصمیم گرفتم خودم به جواب سؤالاتم برسم. شروع به مطالعه‌ی دوباره‌ی کتاب‌هایم کردم دراین‌بین از احادیث و قرآن کریم و اشعار بزرگانی چون مولوی و حافظ و … خیلی استفاده کردم. هر چیزی که در کتاب‌ها می‌خواندم عالی بود ولی مهر تأییدی که کتاب مقدس قرآن بر آن می‌زد دلگرمی وصف‌ناشدنی بود.

خواندم و خواندم و خواندم و بالاخره! به قول ارشمیدس یافتم، یافتم. حس کردم کل مسیر از مبدأ تا مقصد را داشتم فقط جای یک حلقه‌ی طلایی وسط خالی بود. این‌طور بگویم مثل سیمی که از یک شهر به شهر دیگر کشیده می‌شود ولی به علت یک پارگی کوچک هیچ فایده‌ای ندارد و جریان برق را انتقال نمی‌دهد.

تصمیم گرفتم تمام یافته‌ام را خلاصه‌نویسی و عملی کنم. هرلحظه‌ی زندگیم فقط به این فکر می‌گذشت که چگونه بیشتر به قانون جذب عمل کنم. کم‌کم نتایج عالی از راه رسیدند. درآمدم به‌ سرعت 3 برابر شد و تا به امروز همین سه برابر هم چندین برابر شده است. امروز درآمدم ۹۷ برابر شده و روابطم با همه خوب شد تا جایی که انگار به اطرافیانم حتی مسافرت بدون حضور من خوش نمی‌گذرد.

همیشه فصل بهار را با عطسه کردن و بینی قرمز سپری می‌کردم. سرماخوردگی‌ام معمولا این‌قدر طولانی بود که به آن‌ها عادت می‌کردم ولی انگار بدنم خیلی قوی شده بود و این را خودم هم حس می‌کردم. اعتمادبه‌نفسم بالا رفت. وارد شغل‌هایی شدم که حتی روزی جرئت نداشتم در مورد آن‌ها رؤیاپردازی کنم.


 خود دوره کارشناس جذب شوید در نوع خود یک رکود محسوب می‌شود که یک دوره‌ای برگزار شود و 12000 نفر در آن ثبت نام کنند. آن هم دوره‌ای که اولین دوره پرورش افکار در اولین سال کاریش است. اینها را نگفتم که بگویم توانستم خواستم بگویم می‌توانید!!!

نتایج زیاد بوده خواستم نتایجی را بگویم که خود کاربران محترم کانال و سایت در آن درگیر هستند تا لمس آن آسان‌تر باشد ولی نتاجی در زندگی‌ام گرفتم که واقعا این نتایج به هیچ وجه جزو بزرگترین آن‌ها نیستند و بزرگترین نتیجه‌ام نداشتن ترس است.

آیا شرایطی مثل گذشته‌ی من دارید؟ و دوست دارید شرایطی مثل حال حاضر من داشته باشید؟

دوست دارم این حلقه‌ی طلایی را با شما درمیان بگذارم. هیچ‌چیز در این مدت این‌قدر خوشحالم نکرده بود که برگزاری این دوره خوشحالم کرد. یک روز تصمیم گرفتم که اگر به یکی از اهدافم رسیدم این دوره را برگزار کنم و روزی که به آن هدفم رسیدم و تصمیم به برگزاری دوره گرفتم به‌سختی شب را خوابیدم.

آن‌قدر خوشحالم و ذوق دارم که این مطالب را در اختیار شما دوستان عزیزم قرار دهم که حتی الآن که دارم این مطالب را تایپ می‌کنم به‌سختی سر جایم نشسته‌ام. دوست دارم بلند شوم و داد بزنم بالاخره دارم این دوره را عمومی برگزار می‌کنم.

چرا من می‌توانم کمک شما کنم؟

مهم‌ترین دلیلی که فکر می‌کنم می‌توانم به شما کمک کنم این است که از شرایط بدی به اینجا رسیدم. چون خودم گام‌به‌گام و آگاهانه امروزم را خلق کردم و ایمان‌دارم هر کس دقیقا همان کارها را انجام دهد به موفقیت‌های بزرگی خواهد رسید.

من امروز بالاتر از جایگاهی هستم که 3 سال پیش برای خودم متصور می‌شدم؛ به همین دلیل به شما دوست عزیزم هم توصیه می‌کنم اگر تصمیم به شرکت در این دوره و رویایی کردن زندگی خود گرفته‌اید از الآن هدف‌گذاری نکنید، چون مطمئنم بعد از ورود به دوره به خودتان خواهید گفت که چقدر اهداف کوچکی انتخاب کردم.

یعنی هرچقدر که الآن بخواهید بزرگ فکر کنید بازهم بعد از دوره می‌فهمید که خیلی کوچک بوده است. همین حالا بسیاری ایمیل و فایل صوتی از دوستان به دست گروه پرورش افکار می‌رسد که چقدر نتایج بی‌نظیری فقط در طی مدت کوتاهی که از شروع به کار کانال می‌گذرد به دست آوردند.

سرفصل‌های دوره:

خواب‌وبیدار

ارتعاش و مدارها

 

اگر اسکار را می‌گرفتم

شنا کردن در جهت جریان

سودوکو و تغییر اطرافیان

اهداف ناخواسته مشخص می‌شوند

قطب‌نما

نقش خاطرات

جایگاه توبه

شکرگزاری پاک‌سازی

۲ فایل تخصصی روابط 

۲ فایل تخصصی ثروت

۲ فایل تخصصی سلامتی

و

تخمین قیمت دوره از روی قیمت دوره‌های مشابه قانون جذب :

قیمت دوره مقدماتی قانون جذب چیزی در حدود ۶۰۰ هزار تومان است.

قیمت دوره پیشرفته قانون جذب هم حدود ۹۰۰ هزار تومان است.

قیمت مباحث جداگانه‌ی ثروت و روابط که به‌طور مجازی صحبت می‌شود بالغ‌بر ۱ میلیون تومان است.

قیمت دوره‌ی پاک‌سازی چیزی بین ۱.۲ میلیون تومان الی ۱.۵میلیون تومان است.

که در حالت میانگین قیمت دوره چیزی در حدود ۳۹۰۰۰۰۰ تومان می‌شود ولی به دلیل عشق فراوانم به این دوره هم‌چنین برای این‌که دوست داشتم دوره‌ی اول کارشناس جذب شوید طوری باشد که تمام دوستان عزیزم بتوانند شرکت کنند قیمت این دوره‌ی بی‌نظیر 9 ماهه را ۴۴۱ هزار تومان گذاشتم که به‌صورت ماه‌به‌ماه ۴۹ هزار تومان قابل پرداخت است. (این قیمت فقط برای دوستانی است که در این هفته و قبل از شروع دوره در دوره ثبت نام می‌کنند و قیمت دوره بعد از شروع آن افزایش خواهد داشت و ماهانه ۶۹هزار تومان خواهد شد)

این دوره کاملا به صورت اینترنتی برگزار می‌شود

قولم یادم نرفته: یا اهداف خود را عمداً جذب کنید یا 98000 تومان دریافت کنید!

شما تا پایان ماه دوم دوره زمان‌دارید تا با انصراف از دوره تمام هزینه‌ی خود را تمام و کمال دریافت کنید. این فقط و فقط به این دلیل است که من به این دوره ایمان کامل دارم و مطمئنم امکان ندارد کسی در این دوره شرکت کند و نتیجه نگیرد، امکان ندارد – زمان استفاده از این گارانتی تا تاریخ 15 مرداد سال ۱۳۹۵ یعنی ماه دوم دوره بود که پایان یافت –

اگر به تمارین دوره عمل کنید زندگی شما یک بهشت خواهد شد. من از چیزی صحبت می‌کنم که خودم ذره‌ذره درکش کردم، از چیزی که از آن استفاده کردم و از چیزی که ایمان کامل به آن دارم.

شاید با ماهی 49هزار تومان بشود یک عینک آفتابی ظاهری زیباتر داشت، شایدم بتوان سوار بر زندگی شد و آینده‌ای زیباتر داشت.

 

قانون جذب دو,کارشناس جذب شوید,کارشناسی جذب

 

ثبت‌نام این دوره‌ی بی‌نظیر از تاریخ 5 خرداد 1395 شروع می‌شود و شروع دوره از نیمه‌ی دوم خردادماه خواهد بود و تا حدود پایان سال 95 ادامه خواهد داشت.

توصیه‌ی ویژه به کسانی که فرزند کوچک دارند: فرزندان خود را با باور درست بزرگ کنید!

تصمیم امروز شما آینده‌ی آنان را می‌سازد. امروز کاری کنیم که فردا آن‌ها راحت باشند

آموزش پاکسازی,آموزش قانون جذب,امیر شریفی

همه‌ی شمارا به ساخت زندگی آگاهانه دعوت می‌کنم.

فراموش نکنید این دوره گارانتی 100% برگشت وجه را در دوماه اول دارد و این یعنی: ایمان کامل من به این دوره

هدیه‌ی ویژه! به کسانی که تا ساعت 23:59 دقیقه روز 12 خرداد 95 ثبت‌نام کنند یک ویدئوی زیبا و بسیار انگیزشی و آموزشی از لس براون هم به‌صورت رایگان اهدا خواهد شد.

این ویدئو توسط گروه پرورش افکار ترجمه و زیرنویس شده است و در آن لس براون اصول موفقیت و قانون جذب را به شکل بی‌نظیری توضیح می‌دهد و اینکه چگونه از شرایط بد مالی به نقطه‌ی کنونی رسیده است.

 

برای دیدن نتایج دوستانی که در این دوره شرکت کردند وارد کانال زیر شوید

 

https://telegram.me/natayej_karshenasanbot

 

برای ثبت نام در این دوره بی نظیر همین حالا به این ایدی در تلگرام پیام دهید

telegram.me/jazbiiha_admin

telegram.me/jazbiiha_adminbot

دوست دارم تمام شما دوستان عزیزم را در این دوره ببینم

بازی فراوانی و معجزه تغییر باورها

و اما دوست من  یک بازی بسیار عالی وجود داره که خانم استر هیکس اون رو طراحی کرده و نتیجه فوق العاده ای در تغییر باورهای مالی وکسب پول وثروت داره.

اگر کسی این تمرین رو انجام بده و پول و ثروت ،وارد زندگیش نشه ، بسیار جای تعجب داره .

مدت این بازی یک سال هست و در طی این یک سال که معادل۳۶۵روز هست ، شما باید در نظر بگیری و این رو واقعی فرض کنی که هر روز مبلغ یک میلیون تومان به حساب فرضیت واریز میشه و قانونش اینه که این مبلغ رو باید در همون روز خرج کنی و در روز دوم دو میلیون تومان به حسابت واریز میشه و باید همون روز همه رو خرج کنی .

روز سوم سه میلیون تومان و باید همش رو خرج کنی و در روز مثلا ۱۵۰ ، مبلغ ۱۵۰میلیون تومان به حسابت واریز میشه و در همون روز باید کل پول رو خرج کنی.باید حس واقعیت به این بازی بدی.مثلا اگر امروز گوشی سامسونگ خریدی،فردا دیگه یک چیز دیگه بخر.درست مثل واقعیت و نیازهای واقعی خودت رو خرید کن .

و در کل یک سال چیزی حدود ۶۶ میلیارد تومان پول به حسابت واریز میشه و تصور کن خرج کردن این مقدار پول در طی یک سال چه تاثیر شگفت انگیزی در ذهنت می گذاره .

امکان نداره این تمرین رو انجام بدی ونتیجه نگیری.

ولی دوست من اگه فکر می کنی این تمرین خیلی راحت هست وبراحتی میتونی انجامش بدی ، خوب دست بکار شو.

ولی نهایتا ممکنه تا۳۰یا ۴۰روز پیش بری!!

ناخودآگاهت وقتی این پولها رقمش هی بالاتر میره از خودش واکنش نشون میده و به اشکال مختلف جلوی تو رو می گیره.

یک روز میبینی  به خودت میگی خوب وقت دارم و تا شب انجامش میدم وتاشب میشه و بالاخره یادت می ره و فردا میگی آخ من دیروز بازی فراوانی خودم رو انجام ندادم.

یک روز بهانه می آری ،یک روز چیزی برای خرید پیدا نمی کنی و……

همه اینها موانع ذهنی ما و باورهای تثبیت شده  ما درباره مسائل مالی و ثروت هستند.

قوانین بازی هم این ها هستند :

۱-پول هر روز فقط در همان روز وتا آخر وقت همان روز باید خرج بشود.(۲۴ساعت برای خرج کردن پول، وقت دارید)

۲-هر روز یادداشت کنید که چه چیزهایی خریدید.(توضیح کامل لازم نیست ولی اگر جزئیات بیان بشه خیلی بهتره)

۳-پول نباید خرج بدهی ها ، پس انداز، سرمایه گذاری ، قرض و وام  بشود.

ویادت باشه اگه یک روز این بازی رو انجام ندادی ،حالا به هر دلیلی ، باید از اولش شروع کنی وبهتر هست که خرج کردن پولهات از چیزهای مورد نیازت و از نیازهای کوچک باشه تا به ترتیب وطی روزهای آتی به موارد بزرگتر برسی.دوست من باید دفتری تهیه کنی و هر روز با جزئیات پولی که در حسابت واریز میشه رو خرج کرده و بنویسی و

من برای بهتر انجام دادن و راحت بودن این بازی یک فایل اکسل طراحی کردم و میتونی و اگه تمایل داشتی ، در انتهای این  نوشته فایل رو دانلود کنی و این میتونه یک روش وایده باشه و شاید خودت خیلی بهتر بتونی این بازی رو به پیش ببری.

و دوست من راه های مختلفی برای تغییر باورها به سمت رسیدن به خواسته هامون وجود داره و همه اونها در دسترس تو هست به شرط اینکه فقط بخواهی .وبا خواستن و اقدام کردن تو مسیر گام به گام برات روشن میشه.

راز رخ دادن معجزه 5 – رسیدن به رویا

دوره های مهارت آموزی,رازهای زندگی,رسیدن به آرزو
لطفا به این مطلب رای دهید
[رای ها : 23 امتیاز : 4]

فردی که هدفی برای رسیدن به آرزو و رویا ندارد به‌ نوعی مرده است، هیجان ندارد، بی‌تحرک است.

این فرد انگیزه زندگی ندارد، بی‌حال است، دست‌ و دلش به کار نمی‌رود، افسردگی پنهان دارد و شاید خودش هم از این موضوع بی‌اطلاع باشد.

حال اگر شما طرفدار قانون جذب در طبیعت هستید و به آن ایمان‌دارید، بهتر است هرروز و هر هفته تمرین آرزو سازی و رویا سازی داشته باشید، زیرا خلق رویا شمارا به ذوق می‌آورد، طوری که کودک درون شما دست‌ به‌ کار میشود و ایده های خلاق خود را رو می‌کند.

تمام انسانها میتوانند با رویاهای خود زندگی کنند در صورت استفاده از این رازها

بیشتر انسانها درصدد این هستند که بفهمند چه نقشی در روند خلقت دارند؟!!!! و نقش جهان پیرامونشان چیست؟؟؟

پاسخ این است: روند خلقت فرایندی سه مرحله ایست

در مرحله اول باید به همان رویاهای خود فکر کنیم. مثلا برای لحظاتی خانه ای بخریم. وارد آن بشویم. تغییر دکوراسیون داده واز پنجره به بیرون نگاه کنیم. ما برای رسیدن به رویاها و حتی باورهایمان باید اول بخواهیم و طلب کنیم. برای طلب نیاز به صحبت و گفتن کلمات نیست چون جهان هستی گوشی برای شنیدن کلمات ما ندارد.

دوره های مهارت آموزی,رازهای زندگی,رسیدن به آرزو

دومین قدم جواب دادن است. حالا زمانی رسیده است که به درخواست شما پاسخ داده شود و اینبار این قدم را جهان برای شما انجام میدهد. تمام نیروهای کائنات به افکاری که شما پدیدآورنده آن بودید پاسخ میدهند. زمانی که خود را با کائنات همسو کردید چیزی نخواهد گذشت که شاهد اسرار و معجزات زندگی و زندگی کردن خواهید شد و میبینید که دیگر رسیدن به هدف برایتان یک رویا نیست.

رسیدن به رویا,رسیدن به رویاها,رسیدن به موفقیت

سومین قدم دریافت است. به این معنا که شما خودتان را همجهت با چیزی قرار دهید که طلب آن را میکنید. وقتی که شما با چیزی که میخواهید هم جهت هستید احساس عالی دارید که این همان شور و اشتیاق است. همان قدر چیزی را دانستن است. این همان احساس و عواطف شماست.

رسیدن به هدف,قانون جذب دو,معجزات زندگی

ولی وقتی شما احساس یاس یا ترس یا عصبانیت میکنید اینها نشانه های قدرتمندی هستند از این که شما هم اکنون هم جهت نیستید با آن چیزی که واقعا میخواهید

و از این رو وقتی شروع به درک برسید که همه وابسطه به آن چیزی است که شما احساسش را دارید و شروع کنید به پیش بردن افکارتان بر مبنای احساسی که برایتان بوجود می آورند کم کم احساس درستش را پیدا می کنید و آن وقت است که با آن یکی شده اید و حالاست که آن باید در زندگی شما پدیدار بشود.

زمانیکه که این رویا را به واقعیت تبدیل کردید با قانون جذب شما در موقعیتی قرار خواهید گرفت که می توانید رویاهای بزرگتر و بهتری را بسازید واین همان فرایند خلقت است.

اگر اولین بار است که به این رویا فکر میکنید، مانعی وجود ندارد، اما اگر قبلا هم این رویا را در سر داشته اید و هنوز به آن نرسیده اید،برای رسیدن به موفقیت باید از خود بپرسید که علت این ناکامی چه بوده است؟ پس یا در دوره های مهارت آموزی برای رسیدن به هدفتان شرکت کنید و یا از کسانی کمک بگیرید که امروز به خواسته مشابه شما رسیده اند.

دوست داشتنی و کاریزماتیک باشیم


احساس خوب,اعتماد به نفس,افراد کاریزماتیک
لطفا به این مطلب رای دهید
[رای ها : 19 امتیاز : 4.3]

اگر میخواهیم فردی دوست داشتنی باشیم باید به نکات زیر توجه کنیم.

استفاده از کلماتی مثل لطفا و متشکرم ممکن است همه جا مورد استفاده نباشد، اما اگر می خواهیم شخصیت کاریزماتیک داشته باشیم استفاده از آنها بسیار به نفعمان خواهد بود.

وقتی کسی به خاطر چیزی از شما تشکر می کند گفتن دو کلمه ی «خواهش می‌کنم» خیلی بیشتر از «حرفشم نزن» یا مثلا «باشه» اثر دارد. آدم ‌های دوست داشتنی از تشکر کردن خوشحال می شوند و با کلام خود به آن پاسخ می دهند. در اینجا «واقعی» کلمه ی کلیدی است. افراد کاریزماتیک تعریف های واقعی به زبان می آورند. نه بیهوده تعریف می کنند نه چاپلوس اند، اگر کسی شایسته ی تعریف باشد از گفتنش دریغ نمی کنند. آنها از عباراتی مانند «حتما خیلی احساس غرور کردی» یا «می تونم تصور کنم چقدر عصبانی شدی» استفاده می کنند بنابراین هم با احساسات افراد دیگر همراهی می کنند و هم به آنها بها می دهند (بد نیست این راز را بدانیم که آدمها دوست دارند دیگران درکشان کنند!)

احساس خوب,اعتماد به نفس,افراد کاریزماتیک

شخصیت کاریزماتیک یعنی چی؟ به کاراکتری گفته می شود که به سبب داشتن برخی ویژگی ها الگوی سایرین محسوب می شود و حتی می تواند برای آنها الهام بخش نیز باشد. شخصیت های کاریزماتیک که در دنیای امروزی زیاد پیدا نمی شوند، افرادی هستند که قادرند با قدرت خود جمعیت زیادی را تحت تاثیر قرار دهند و آنها را به سمت و سوی خود جذب کنند.

بعضی ها اطلاعات را فقط برای خودشان می خواهند چون فکر می‌کنند که این کار باعث قدرت آنها می شود. چنین آدمی نباشید. البته توجه کنید که: آدم های واقعا دوست داشتنی متوجه هستند که «اطلاعات» با «شایعات» تفاوت دارد. خیلی از ما دلمان می خواهد به جامعه کمک کنیم اما نمی ‌دانیم از کجا باید شروع کرد. کاریزماتیک ‌ترین آدم ‌ها خیلی ساده در جستجوی فرصتی برای کمک، فقط به اطراف شان نگاه می کنند در خانواده، در جامعه و در هر لحظه از زندگی روزمره (این کار می تواند در حد باز نگه داشتن در برای کسی باشد که پشت سر شما دارد وارد می‌شود).

ایمان دارم,دوست داشتن,شخصیت کاریزماتیک

احساس خوب رفاقت می تواند موقعیت ‌های سخت را قابل تحمل کند. شوخ ‌طبعی حتی می‌تواند باعث لذت بخش شدن چنین موقعیت هایی بشود. آدم ‌های خیلی کاریزماتیک در موقعیت های سخت جملاتی مثل این به زبان می‌آورند: «عیب نداره، برای همه مون همینطوره» و بعد در کنار بقیه برای رسیدن به اهداف تیم تلاش می کنند.

آدم های کاریزماتیک اسامی دیگران را به خاطر می سپارند و در موقعیت هایی که استفاده از عناوین، افراد را خوشحال می‌کند آنها را به کار می‌برند. کسب عناوینی مثل «دکتر» یا «سرهنگ» زمان می‌برد؛ پس چرا از آنها استفاده نکنیم؟ لاف نمی زنند اما در مواجهه با موقعیت های چالش برانگیز به خصوص چیزهایی که روی زندگی دیگران اثر دارند با آرامش، کنجکاوی و اعتماد به نفس به مسئله نزدیک می‌شوند. جملاتی که معمولا از زبانشان شنیده میشود: «خب، ببینیم چطور این مشکلو باید حل کرد».

آیا می دانید بهترین چیزی که فرد می‌تواند همزمان به دو نفر بگوید چیست؟ «اجازه بدید تا… را به شما معرفی کنم.» البته ظاهرا این روزها همه به دنبال برقراری ارتباط هستیم اما آدم های کاریزماتیک کسانی هستند که علاوه بر ساختن شبکه ی ارتباطی خودشان به دیگران هم کمک می کنند تا با افراد بیشتری آشنا بشوند.

کاریزما,کاریزماتیک یعنی چی؟,معنی کاریزماتیک

آدم‌های واقعا کاریزماتیک به نظر خود اعتماد دارند اما در عین حال متوجه هستند که دیگران ممکن است دیدگاه متفاوتی داشته باشند و باید بتوانند مسیر زندگی خودشان را انتخاب کنند. به علاوه، یکی از ویژگی افراد کاریزماتیک این است که رهبرانشان از دادن اختیار و سپس اعتماد به دیگران برای دستیابی به چیزی که از آنها خواسته شده ترسی ندارند.

فقط سه کلمه :«بهت ایمان دارم». همین کلمات ساده می‌توانند الهام ‌بخش موفقیت باشند. همه ‌ی افراد به تصدیق شدن نیاز دارند. در عین حال این تصدیق باعث ایجاد محبت نسبت به فرد گوینده می‌شود. آدم های دوست‌ داشتنی وقتیکه برای انجام کاری چه مفرح و شاد و چه دشوار و ناراحت کننده نوبت آنها باشد نمی ترسند و قدم پیش می گذارند. به عبارت دیگر، آنها اگرچه از دیگران تعریف می کنند یا بخشنده هستند اما در عین حال به یاد دارن که این دفعه مثلا پرداخت صورتحساب شام نوبت آنهاست. آدم های خیلی دوست ‌داشتنی شنونده های فعال و صادقی هستند.

می توانید با آنها درباره نظرات یا ماجراهایتان صحبت کنید یا از آنها راهنمایی بخواهید و آنها با پرسیدن سئوال و دادن نشانه های کلامی نشان می دهند که در لحظه حاضر و حتی به موضوع علاقه مند هستند. زمان برای همه با ارزش ترین منبع است اما افراد کاریزماتیک حاضرند وقت شان را در اختیار شما بگذارند.

افراد کاریزماتیک با اعتماد به نفسی که دارند مسئولیت کار یا خطاهایشان را می پذیرند و کنترل اموری را که باید تحت نظارت شان باشد به دست می گیرند. نتیجه میگیریم که بگوییم آدمهای قابل اعتماد بسیار دوست داشتنی ‌اند. ما آدم هایی را که کنارمان می ‌مانند و کاری می کنند احساس کنیم ما را حمایت می کنند دوست داریم.

کسی را به یاد بیاورید که در موقع نیاز از شما حمایت زیادی کرده است و به من بگویید که در آن لحظه چقدر برایتان دوست داشتنی می‌نمود؟

آدم های دوست داشتنی اغلب آدم هایی رویاپرداز، مثبت نگر و عمل گرا هستند. رابرت اف کندی این آدم ها را به بهترین وجه توصیف کرده است:

«بعضی ها عادت دارند چیزها را همانطور که هستند نگاه کنند و بپرسند چرا؟ من رویای چیزهایی را می بینم که هرگز وجود نداشته ‌اند و می پرسم چرا که نه؟»

چگونه ضمیر ناخودآگاه را برنامه ریزی کنیم؟

رای شما ثبت شد

برای برنده شدن در هر بازی باید قوانین آن را اجرا کرد. در مورد ضمیر ناخودآگاه هم همین‌طور است؛ اگر از قوانین آن اطاعت کنید همواره موفق خواهید بود.

 

پیشنهاد می‌کنم قبل از مطالعه، مقالات قانون جذب را بخوانید.

 

قوانین ضمیر ناخودآگاه

تکرار

برنامه‌های جدید که توسط ضمیر ناخودآگاه پذیرفته می‌شوند باید پرورانده شوند. هنگام برنامه‌ریزی ضمیر ناخودآگاه تکرار خیلی مهم است. تا زمانی تکرار کنید که توسط ضمیر ناخودآگاه پذیرفته شود. حتی بعد از پذیرش باورها و مسائل بازهم باید در مقاطع مختلف این تکرار صورت گیرد تا این باورها قوی باقی بمانند.

 

احساس

افزودن احساس به یک تلقین آن را مؤثر می‌کند. بهتر بگویم تا زمانی که احساس همراه تلقین نباشد اصلاً اسم آن را نمی‌شود تلقین گذاشت. احساس قدرت است و باعث می‌شود خیلی ناممکن‌ها ممکن شوند.

 

زمان حال

این‌یکی از قوانین ضمیر ناخودآگاه است که گاها در موردش اشتباه می‌شود. ضمیر خودآگاه سه زمان دارد. گذشته، حال و آینده ولی ضمیر ناخودآگاه فقط یک‌زمان دارد؛ زمان حال. گذشته در ضمیر ناخودآگاه یعنی نگاه از زمان حال به خاطرات و آینده یعنی پیش‌بینی حوادث از زمان حال.

 

چرا عبارات تأکیدی جواب نمی‌دهند؟

با توجه به این قانون ضمیر ناخودآگاه (زمان حال) متوجه شدید که چرا خیلی از عبارات تأکیدی نه‌تنها جواب نمی‌دهند بلکه گاها جواب معکوس می‌دهند؟

عبارت من سالم و سلامت خواهم شد را در نظر بگیرید. این عبارت چه نکته‌ای را به ضمیر ناخودآگاهمی‌فرستند؟

به یاد دارید که گفتیم ضمیر ناخودآگاه منطق ندارد. من اگر بگویم من سال دیگر درآمدم 20 میلیون خواهد شد یعنی چی؟ یعنی الآن این درآمد را ندارم. پس وقتی می‌گوییم من سلامت خواهم شد ضمیر ناخودآگاه به این نتیجه می‌رسد که الآن شما سلامت نیستید.

 

جمله‌بندی درست: من سالم و سلامت هستم!

می‎‌دانم برای ذهن منطقی شما این‌ها عجیب است ولی خواهشا سعی نکنید با یک ژاپنی انگلیسی صحبت کن چون زبان ژاپنی عجیب است. زبان ضمیر ناخودآگاه عجیب است ولی این دلیل نمی‌شود که با زبان خودآگاه باهاش صحبت کنیم.

پیشنهاد می‌کنم این مطلب را هم بخوانید: امواج ذهنی (سابلیمینال) و نقدی بر تاثیر گذاری آن

چگونه ضمیر ناخودآگاه را برنامه‌ریزی کنیم تا به دنبال هدفی مشخص برود؟

ضمیر ناخودآگاه یک کامپیوتر جوینده هدف است. هر هدفی به آن داده شود، ضمیر ناخودآگاه در جستجوی برآورده کردن آن برمی‌آید. یک هدف زمانی در ضمیر ناخودآگاه ثبت می‌شود که شما انتظار وقوع آن را داشته باشید و وقوعش را قطعی و از پیش اتفاق افتاده بدانید.

یک مثال خوب: دارونما

دارونماها داروهایی هستند مشابه داروی واقعی که از مواد بی‌اثر پرشده‌اند. این مواد کاملاً در مورد بیماری موردنظر بی‌اثر هستند ولی در حداقل 30% از بیماران نتایجی دقیقا برابر با نتایج داروهای واقعی گرفته‌اند. چگونه می‌توان این موضوع را توضیح داد؟ جالب اینجاست تأثیر دارونما زمانی به‌شدت زیاد می‌شود که درباره‌ی اثر دارویی آن مدتی با بیمار صحبت شود زیرا در آن زمان انتظار به وجود می‌آید.

دکتر استرنباخ در سال 1964 یک دارونما را به یک گروه تحت آزمایش داد و گفت که این دارو باعث احساس تهوع در شما می‌شود.

سپس یک دارونمای دیگر به گروه داد و گفت که این قرص فعالیت معده شمارا کاهش می‌دهد.

سپس دارونمای سوم را داد و گفت که نتیجه‌ی دیگری در پی دارد (چرا دروغ! این موردش یادم نمی‌آید؛ البته تأثیری هم در مفهوم موضوع ندارد.) در پایان مشاهده شد که نزدیک 70% افراد دقیقا همان نتیجه‌ای را از دارونما گرفتند که انتظارش را داشتند درصورتی‌که دارونماها یکی بود.

 

آموزش قانون جذب,تغییر باورها,ضمیر ناخودآگاه

 

قدرت باور و انتظار

مطالعات نشان داده‌اند که عقاید یک بیمار می‌تواند به طرز چشم‌گیری تحت تأثیر صحبت پزشک و اطرافیان و در کل انتظار بیمار باشد. البته به‌جز صحبت‌ها موارد دیگر هم در انتظار بیمار تأثیر می‌گذارد. شاید خنده‌دار باشد ولی واقعیت است که در آزمایش‌ها ثابت‌شده است

قرص بزرگ تأثیرش از قرص کوچک بیشتر است.

قرص رنگی تأثیرش از قرص سفید بیشتر است.

شربت تلخ تأثیرش از شربت شیرین بیشتر است.

آمپول تأثیرش از قرص بیشتر است.

اگر قرص را پزشک بدهد تأثیرش از قرصی که پرستار بدهد بیشتر است.

همین‌جا صبر کنید!

مطالعه را متوقف کنید. مقداری باهم فکر کنیم!

قرص بزرگ بهتر از قرص کوچک است. به نظرتان از بچگی انتظار نداشتیم که چیزهای بزرگ قوی‌تر باشند؟

از بچگی به ما نگفتند که دارو تلخ است؟

همیشه به آمپول به دید درمان سریع‌تر نگاه نکردیم؟

و…

اکثر باورهای ما از زمان بچگی ما می‌آیند. فقط خواستم یادآوری کنم که ضمیر ناخودآگاه چگونه هنوز هم مثل بچه‌ها رفتار می‌کند.

 

دنده‌عقب با سرعت بی‌نهایت!

شما نمی‌توانید بخوابید! شما هرچقدر هم که تلاش کنید نمی‌توانید بخوابید. هرچقدر بیشتر تلاش کنید بیشتر بیدار می‌مانید. شما لباس سفید و نو پوشیدید؛ همش مراقبید که کثیف نشود ولی ظاهراً تمام مردم شهر حقوق گرفتن که آن روز لباس شمارا کثیف کنند. تا حالا شده که هرچقدر که فکر می‌کنید مکان یک‌چیز یا اسم یک شخص یادتان نیاید بعد به‌محض اینکه فکرتان رفت سمت دیگر مکان یا اسم شخص به یادتان بیاید؟

شما نمی‌توانید بخوابید. شما باید اجازه دهید تا به خواب فرو روید.

هرچه کردند از علاج و از دوا

گشت رنج افزون و حاجت ناروا

آن کنیزک از مرض چون موی شد

چشم شه از اشک خون چون جوی شد

ازقضا سرکنگبین صفرا فزود

روغن بادام خشکی می‌نمود

از هلیله قبض شد اطلاق رفت

آب آتش را مدد شد همچو نفت

البته این شعر مولانا برای درمان شخص گفته‌شده است ولی واقعاً گاهی آب آتش را مدد می‌شود همچو نفت. اجازه بدید واضح‌تر بگویم:

پیشنهاد می‌کنم این مطلب را هم بخوانید: مشکلات ذهنی سد راه باورها

امیل کوئه می‌گوید:

نیرویی که ضمیر ناخودآگاه باید به کاربرد تا کاری را انجام دهد برابر است قدرتی که صرف ضمیر خودآگاه می‌کنیم به توان دو. یعنی ما اگر 3 واحد تلاش می‌کنیم که به خواب برویم ضمیر ناخودآگاه باید 9 واحد تلاش کند تا ما خوابمان ببرد. البته این برای موارد ناخودآگاه مثل یادآوری یا خواب صدق می‌کند.

جدول یا پرتگاهِ ناخودآگاه

یک مثال دیگر: راه رفتن یک امر ناخودآگاه است. فکر کنم تمام مردمی که معلولیت جسمی خاصی نداشته باشند به‌راحتی می‌توانند روی جدول راه بروند و آیا می‌توانید روی چوبی محکم که بین دو برج قرار داده‌شده است راه بروید؟ ناخودآگاه کار خود را که راه رفتن است را می‌خواهد انجام دهد ولی خودآگاه با دخالتش کار را خراب می‌کند.

راه‌حل

فقط یک‌راه داریم ذهن خود را منحرف به چیز دیگری کنیم. فکر کنم الآن فهمیده باشیم که چرا موقع خواب برای بچه هامون قصه می‌گوییم! یا چرا برای کسی که مشکل خواب دارد تجویز می‌کنند که گوسفندها را بشمارد! یا کشف‌های مهم مثل جاذبه زمانی به فکر دانشمندان رسیده که فکرشان کشف نبوده است. حتماً همه‌ی شما شنیدید که ارشمیدس قانون خود رازمانی کشف کرد که اصلاً به آن فکر نمی‌کرده است. البته این مورد را هدف‌گذاری کرده بود ولی زمانی جواب به ذهنش رسید که داشت حمام می‌کرد.

تربیت هالیوودی ناخودآگاه

پس در مواردی که کار را باید ناخودآگاه انجام دهد سعی نکنید قدرت اراده و خودآگاه را زیاد درگیر کنید. یک موضوع دیگر در مورد ناخودآگاه بی‌منطق بودن آن است و این‌که فرقی بین رؤیا و واقعیت قائل نیست. الآن تصور کنید که یک لیموی ترش رادارید می‌خورید. ترش ترش! جوری که خوردنش برایتان سخت است. احتمالاً الآن بزاق دهان شما ترشح‌شده است.

این موضوع مثال ساده‌ای بود ولی استفاده‌ی اصلی ما چیز دیگری است. ما می‌توانیم برای ناخودآگاه نقش بازی کنیم و ناخودآگاه باور کند. مثلاً شما صبح از خواب بلند می‌شوید و وانمود می‌کنید که امروز خیلی روز خوبی است و بهترین اتفاقات منتظر شماست. شما روحیه‌ی خود را بالا می‌برید و معمولاً طی 72 ساعت نقش بازی کردن اتفاقات خوبی برای شما خواهد افتاد.


پیشنهاد می‌کنم این مطلب را هم بخوانید: قانون جذب عشق

حریم سلطان

مریم اوزرلی بازیگر نقش خرم سلطان در سریال جنجالی حریم سلطان به دلیل بیماری روحی این سریال را رها کرده و به آلمان رفته است! این تیتر معروف خیلی از رسانه‌هاست در ماه‌های گذشته. یعنی نقش منفی و اتفاقات عجیبی که این بازیگر اجرا کرده است باعث این موضوع شده است؟ شاید!

تا اینجا در مورد موارد ساده‌ای همچون خواب صحبت شد ولی موضوعات مهم‌تر را هم می‌توان همین‌گونه انجام داد.

به‌طور مثال بیماری؛ همه‌ی ما می‌دانیم که عمل مقابله با بیماری و سیستم دفاعی بدن یک سیستم ناخودآگاه است. حال چرا باید زیاد در وضعیت مریضی بمانیم؟ زیرا وقتی مریض می‌شویم به‌طور مداوم به مریضی خود فکر می‌کنیم حتی سعی می‌کنیم با بدنمان مریضی را همراهی کنیم و بیشتر خود را به مریضی بزنیم تا یک مقدار محبت و توجه کسب کنیم.

خواب – بیداری ناخودآگاه –

شاید شما هم شنیده باشید که قدیمی‌ها به مریض می‌گویند: فقط بخواب! چون در حالت خواب خودآگاه خاموش است و ناخودآگاه به‌خوبی با استفاده از سیستم بازسازی و دفاعی بدن بیماری را از بین می‌برد.

جیمز هریوت دریکی از کتاب‌هایش یک مثال خوب را بیان می‌کند. هریوت می‌گوید: زمانی با یک کشاورز ملاقات کردم در آن زمان مشاهده کردم که یکی از گوسفندان کشاورز دارد درد می‌کشد. با معاینه‌ی او متوجه شدن دارای رحم عفونی است. من یک حرکت انسان‌دوستانه انجام دادم و به گوسفند یک آمپول زد که به گوسفند کمتر درد بکشد و به قول خودمان مرگش آسان شود ولی به کشاورز گفت که به گوسفند ویتامین زده است.

هفته‌ها بعد من باز آن کشاورز را دیدم. او از من تشکر کرد. گفت ممنون ویتامین شما اثر کرد گوسفند سه روز تمام خوابید و بعد که بیدار شد درمان شده بود.

من عمیقاً به فکر فرورفتم و نتیجه گرفتم: هر حیوانی مانند انسان توانایی معالجه‌ی خودش را دارد. فقط باید به آن فرصت داده شود. آمپول باعث شده بود گوسفند سه روز از درد و ترس و چیزهای دیگری که سیستم ایمنی‌اش را فلج کرده بود دور شده بود و بهبودیافته بود. (این فقط یک نقل‌قول از کتاب هریوت بود و به‌هیچ‌وجه تائید یا تکذیب نمی‌شود.)

غول درون کارش را می‌کند اگر خودآگاه با آن مداخله نکند.