فردی که هدفی برای رسیدن به آرزو و رویا ندارد به نوعی مرده است، هیجان ندارد، بیتحرک است.
این فرد انگیزه زندگی ندارد، بیحال است، دست و دلش به کار نمیرود، افسردگی پنهان دارد و شاید خودش هم از این موضوع بیاطلاع باشد.
حال اگر شما طرفدار قانون جذب در طبیعت هستید و به آن ایماندارید، بهتر است هرروز و هر هفته تمرین آرزو سازی و رویا سازی داشته باشید، زیرا خلق رویا شمارا به ذوق میآورد، طوری که کودک درون شما دست به کار میشود و ایده های خلاق خود را رو میکند.
تمام انسانها میتوانند با رویاهای خود زندگی کنند در صورت استفاده از این رازها
بیشتر انسانها درصدد این هستند که بفهمند چه نقشی در روند خلقت دارند؟!!!! و نقش جهان پیرامونشان چیست؟؟؟
پاسخ این است: روند خلقت فرایندی سه مرحله ایست
در مرحله اول باید به همان رویاهای خود فکر کنیم. مثلا برای لحظاتی خانه ای بخریم. وارد آن بشویم. تغییر دکوراسیون داده واز پنجره به بیرون نگاه کنیم. ما برای رسیدن به رویاها و حتی باورهایمان باید اول بخواهیم و طلب کنیم. برای طلب نیاز به صحبت و گفتن کلمات نیست چون جهان هستی گوشی برای شنیدن کلمات ما ندارد.
دومین قدم جواب دادن است. حالا زمانی رسیده است که به درخواست شما پاسخ داده شود و اینبار این قدم را جهان برای شما انجام میدهد. تمام نیروهای کائنات به افکاری که شما پدیدآورنده آن بودید پاسخ میدهند. زمانی که خود را با کائنات همسو کردید چیزی نخواهد گذشت که شاهد اسرار و معجزات زندگی و زندگی کردن خواهید شد و میبینید که دیگر رسیدن به هدف برایتان یک رویا نیست.
سومین قدم دریافت است. به این معنا که شما خودتان را همجهت با چیزی قرار دهید که طلب آن را میکنید. وقتی که شما با چیزی که میخواهید هم جهت هستید احساس عالی دارید که این همان شور و اشتیاق است. همان قدر چیزی را دانستن است. این همان احساس و عواطف شماست.
ولی وقتی شما احساس یاس یا ترس یا عصبانیت میکنید اینها نشانه های قدرتمندی هستند از این که شما هم اکنون هم جهت نیستید با آن چیزی که واقعا میخواهید
و از این رو وقتی شروع به درک برسید که همه وابسطه به آن چیزی است که شما احساسش را دارید و شروع کنید به پیش بردن افکارتان بر مبنای احساسی که برایتان بوجود می آورند کم کم احساس درستش را پیدا می کنید و آن وقت است که با آن یکی شده اید و حالاست که آن باید در زندگی شما پدیدار بشود.
زمانیکه که این رویا را به واقعیت تبدیل کردید با قانون جذب شما در موقعیتی قرار خواهید گرفت که می توانید رویاهای بزرگتر و بهتری را بسازید واین همان فرایند خلقت است.
اگر اولین بار است که به این رویا فکر میکنید، مانعی وجود ندارد، اما اگر قبلا هم این رویا را در سر داشته اید و هنوز به آن نرسیده اید،برای رسیدن به موفقیت باید از خود بپرسید که علت این ناکامی چه بوده است؟ پس یا در دوره های مهارت آموزی برای رسیدن به هدفتان شرکت کنید و یا از کسانی کمک بگیرید که امروز به خواسته مشابه شما رسیده اند.
اگر میخواهیم فردی دوست داشتنی باشیم باید به نکات زیر توجه کنیم.
استفاده از کلماتی مثل لطفا و متشکرم ممکن است همه جا مورد استفاده نباشد، اما اگر می خواهیم شخصیت کاریزماتیک داشته باشیم استفاده از آنها بسیار به نفعمان خواهد بود.
وقتی کسی به خاطر چیزی از شما تشکر می کند گفتن دو کلمه ی «خواهش میکنم» خیلی بیشتر از «حرفشم نزن» یا مثلا «باشه» اثر دارد. آدم های دوست داشتنی از تشکر کردن خوشحال می شوند و با کلام خود به آن پاسخ می دهند. در اینجا «واقعی» کلمه ی کلیدی است. افراد کاریزماتیک تعریف های واقعی به زبان می آورند. نه بیهوده تعریف می کنند نه چاپلوس اند، اگر کسی شایسته ی تعریف باشد از گفتنش دریغ نمی کنند. آنها از عباراتی مانند «حتما خیلی احساس غرور کردی» یا «می تونم تصور کنم چقدر عصبانی شدی» استفاده می کنند بنابراین هم با احساسات افراد دیگر همراهی می کنند و هم به آنها بها می دهند (بد نیست این راز را بدانیم که آدمها دوست دارند دیگران درکشان کنند!)
شخصیت کاریزماتیک یعنی چی؟ به کاراکتری گفته می شود که به سبب داشتن برخی ویژگی ها الگوی سایرین محسوب می شود و حتی می تواند برای آنها الهام بخش نیز باشد. شخصیت های کاریزماتیک که در دنیای امروزی زیاد پیدا نمی شوند، افرادی هستند که قادرند با قدرت خود جمعیت زیادی را تحت تاثیر قرار دهند و آنها را به سمت و سوی خود جذب کنند.
بعضی ها اطلاعات را فقط برای خودشان می خواهند چون فکر میکنند که این کار باعث قدرت آنها می شود. چنین آدمی نباشید. البته توجه کنید که: آدم های واقعا دوست داشتنی متوجه هستند که «اطلاعات» با «شایعات» تفاوت دارد. خیلی از ما دلمان می خواهد به جامعه کمک کنیم اما نمی دانیم از کجا باید شروع کرد. کاریزماتیک ترین آدم ها خیلی ساده در جستجوی فرصتی برای کمک، فقط به اطراف شان نگاه می کنند در خانواده، در جامعه و در هر لحظه از زندگی روزمره (این کار می تواند در حد باز نگه داشتن در برای کسی باشد که پشت سر شما دارد وارد میشود).
احساس خوب رفاقت می تواند موقعیت های سخت را قابل تحمل کند. شوخ طبعی حتی میتواند باعث لذت بخش شدن چنین موقعیت هایی بشود. آدم های خیلی کاریزماتیک در موقعیت های سخت جملاتی مثل این به زبان میآورند: «عیب نداره، برای همه مون همینطوره» و بعد در کنار بقیه برای رسیدن به اهداف تیم تلاش می کنند.
آدم های کاریزماتیک اسامی دیگران را به خاطر می سپارند و در موقعیت هایی که استفاده از عناوین، افراد را خوشحال میکند آنها را به کار میبرند. کسب عناوینی مثل «دکتر» یا «سرهنگ» زمان میبرد؛ پس چرا از آنها استفاده نکنیم؟ لاف نمی زنند اما در مواجهه با موقعیت های چالش برانگیز به خصوص چیزهایی که روی زندگی دیگران اثر دارند با آرامش، کنجکاوی و اعتماد به نفس به مسئله نزدیک میشوند. جملاتی که معمولا از زبانشان شنیده میشود: «خب، ببینیم چطور این مشکلو باید حل کرد».
آیا می دانید بهترین چیزی که فرد میتواند همزمان به دو نفر بگوید چیست؟ «اجازه بدید تا… را به شما معرفی کنم.» البته ظاهرا این روزها همه به دنبال برقراری ارتباط هستیم اما آدم های کاریزماتیک کسانی هستند که علاوه بر ساختن شبکه ی ارتباطی خودشان به دیگران هم کمک می کنند تا با افراد بیشتری آشنا بشوند.
آدمهای واقعا کاریزماتیک به نظر خود اعتماد دارند اما در عین حال متوجه هستند که دیگران ممکن است دیدگاه متفاوتی داشته باشند و باید بتوانند مسیر زندگی خودشان را انتخاب کنند. به علاوه، یکی از ویژگی افراد کاریزماتیک این است که رهبرانشان از دادن اختیار و سپس اعتماد به دیگران برای دستیابی به چیزی که از آنها خواسته شده ترسی ندارند.
فقط سه کلمه :«بهت ایمان دارم». همین کلمات ساده میتوانند الهام بخش موفقیت باشند. همه ی افراد به تصدیق شدن نیاز دارند. در عین حال این تصدیق باعث ایجاد محبت نسبت به فرد گوینده میشود. آدم های دوست داشتنی وقتیکه برای انجام کاری چه مفرح و شاد و چه دشوار و ناراحت کننده نوبت آنها باشد نمی ترسند و قدم پیش می گذارند. به عبارت دیگر، آنها اگرچه از دیگران تعریف می کنند یا بخشنده هستند اما در عین حال به یاد دارن که این دفعه مثلا پرداخت صورتحساب شام نوبت آنهاست. آدم های خیلی دوست داشتنی شنونده های فعال و صادقی هستند.
می توانید با آنها درباره نظرات یا ماجراهایتان صحبت کنید یا از آنها راهنمایی بخواهید و آنها با پرسیدن سئوال و دادن نشانه های کلامی نشان می دهند که در لحظه حاضر و حتی به موضوع علاقه مند هستند. زمان برای همه با ارزش ترین منبع است اما افراد کاریزماتیک حاضرند وقت شان را در اختیار شما بگذارند.
افراد کاریزماتیک با اعتماد به نفسی که دارند مسئولیت کار یا خطاهایشان را می پذیرند و کنترل اموری را که باید تحت نظارت شان باشد به دست می گیرند. نتیجه میگیریم که بگوییم آدمهای قابل اعتماد بسیار دوست داشتنی اند. ما آدم هایی را که کنارمان می مانند و کاری می کنند احساس کنیم ما را حمایت می کنند دوست داریم.
کسی را به یاد بیاورید که در موقع نیاز از شما حمایت زیادی کرده است و به من بگویید که در آن لحظه چقدر برایتان دوست داشتنی مینمود؟
آدم های دوست داشتنی اغلب آدم هایی رویاپرداز، مثبت نگر و عمل گرا هستند. رابرت اف کندی این آدم ها را به بهترین وجه توصیف کرده است:
«بعضی ها عادت دارند چیزها را همانطور که هستند نگاه کنند و بپرسند چرا؟ من رویای چیزهایی را می بینم که هرگز وجود نداشته اند و می پرسم چرا که نه؟»
برای برنده شدن در هر بازی باید قوانین آن را اجرا کرد. در مورد ضمیر ناخودآگاه هم همینطور است؛ اگر از قوانین آن اطاعت کنید همواره موفق خواهید بود.
پیشنهاد میکنم قبل از مطالعه، مقالات قانون جذب را بخوانید.
برنامههای جدید که توسط ضمیر ناخودآگاه پذیرفته میشوند باید پرورانده شوند. هنگام برنامهریزی ضمیر ناخودآگاه تکرار خیلی مهم است. تا زمانی تکرار کنید که توسط ضمیر ناخودآگاه پذیرفته شود. حتی بعد از پذیرش باورها و مسائل بازهم باید در مقاطع مختلف این تکرار صورت گیرد تا این باورها قوی باقی بمانند.
افزودن احساس به یک تلقین آن را مؤثر میکند. بهتر بگویم تا زمانی که احساس همراه تلقین نباشد اصلاً اسم آن را نمیشود تلقین گذاشت. احساس قدرت است و باعث میشود خیلی ناممکنها ممکن شوند.
اینیکی از قوانین ضمیر ناخودآگاه است که گاها در موردش اشتباه میشود. ضمیر خودآگاه سه زمان دارد. گذشته، حال و آینده ولی ضمیر ناخودآگاه فقط یکزمان دارد؛ زمان حال. گذشته در ضمیر ناخودآگاه یعنی نگاه از زمان حال به خاطرات و آینده یعنی پیشبینی حوادث از زمان حال.
با توجه به این قانون ضمیر ناخودآگاه (زمان حال) متوجه شدید که چرا خیلی از عبارات تأکیدی نهتنها جواب نمیدهند بلکه گاها جواب معکوس میدهند؟
عبارت من سالم و سلامت خواهم شد را در نظر بگیرید. این عبارت چه نکتهای را به ضمیر ناخودآگاهمیفرستند؟
به یاد دارید که گفتیم ضمیر ناخودآگاه منطق ندارد. من اگر بگویم من سال دیگر درآمدم 20 میلیون خواهد شد یعنی چی؟ یعنی الآن این درآمد را ندارم. پس وقتی میگوییم من سلامت خواهم شد ضمیر ناخودآگاه به این نتیجه میرسد که الآن شما سلامت نیستید.
میدانم برای ذهن منطقی شما اینها عجیب است ولی خواهشا سعی نکنید با یک ژاپنی انگلیسی صحبت کن چون زبان ژاپنی عجیب است. زبان ضمیر ناخودآگاه عجیب است ولی این دلیل نمیشود که با زبان خودآگاه باهاش صحبت کنیم.
پیشنهاد میکنم این مطلب را هم بخوانید: امواج ذهنی (سابلیمینال) و نقدی بر تاثیر گذاری آن
ضمیر ناخودآگاه یک کامپیوتر جوینده هدف است. هر هدفی به آن داده شود، ضمیر ناخودآگاه در جستجوی برآورده کردن آن برمیآید. یک هدف زمانی در ضمیر ناخودآگاه ثبت میشود که شما انتظار وقوع آن را داشته باشید و وقوعش را قطعی و از پیش اتفاق افتاده بدانید.
یک مثال خوب: دارونما
دارونماها داروهایی هستند مشابه داروی واقعی که از مواد بیاثر پرشدهاند. این مواد کاملاً در مورد بیماری موردنظر بیاثر هستند ولی در حداقل 30% از بیماران نتایجی دقیقا برابر با نتایج داروهای واقعی گرفتهاند. چگونه میتوان این موضوع را توضیح داد؟ جالب اینجاست تأثیر دارونما زمانی بهشدت زیاد میشود که دربارهی اثر دارویی آن مدتی با بیمار صحبت شود زیرا در آن زمان انتظار به وجود میآید.
دکتر استرنباخ در سال 1964 یک دارونما را به یک گروه تحت آزمایش داد و گفت که این دارو باعث احساس تهوع در شما میشود.
سپس یک دارونمای دیگر به گروه داد و گفت که این قرص فعالیت معده شمارا کاهش میدهد.
سپس دارونمای سوم را داد و گفت که نتیجهی دیگری در پی دارد (چرا دروغ! این موردش یادم نمیآید؛ البته تأثیری هم در مفهوم موضوع ندارد.) در پایان مشاهده شد که نزدیک 70% افراد دقیقا همان نتیجهای را از دارونما گرفتند که انتظارش را داشتند درصورتیکه دارونماها یکی بود.
مطالعات نشان دادهاند که عقاید یک بیمار میتواند به طرز چشمگیری تحت تأثیر صحبت پزشک و اطرافیان و در کل انتظار بیمار باشد. البته بهجز صحبتها موارد دیگر هم در انتظار بیمار تأثیر میگذارد. شاید خندهدار باشد ولی واقعیت است که در آزمایشها ثابتشده است
قرص بزرگ تأثیرش از قرص کوچک بیشتر است.
قرص رنگی تأثیرش از قرص سفید بیشتر است.
شربت تلخ تأثیرش از شربت شیرین بیشتر است.
آمپول تأثیرش از قرص بیشتر است.
اگر قرص را پزشک بدهد تأثیرش از قرصی که پرستار بدهد بیشتر است.
همینجا صبر کنید!
مطالعه را متوقف کنید. مقداری باهم فکر کنیم!
قرص بزرگ بهتر از قرص کوچک است. به نظرتان از بچگی انتظار نداشتیم که چیزهای بزرگ قویتر باشند؟
از بچگی به ما نگفتند که دارو تلخ است؟
همیشه به آمپول به دید درمان سریعتر نگاه نکردیم؟
و…
اکثر باورهای ما از زمان بچگی ما میآیند. فقط خواستم یادآوری کنم که ضمیر ناخودآگاه چگونه هنوز هم مثل بچهها رفتار میکند.
دندهعقب با سرعت بینهایت!
شما نمیتوانید بخوابید! شما هرچقدر هم که تلاش کنید نمیتوانید بخوابید. هرچقدر بیشتر تلاش کنید بیشتر بیدار میمانید. شما لباس سفید و نو پوشیدید؛ همش مراقبید که کثیف نشود ولی ظاهراً تمام مردم شهر حقوق گرفتن که آن روز لباس شمارا کثیف کنند. تا حالا شده که هرچقدر که فکر میکنید مکان یکچیز یا اسم یک شخص یادتان نیاید بعد بهمحض اینکه فکرتان رفت سمت دیگر مکان یا اسم شخص به یادتان بیاید؟
شما نمیتوانید بخوابید. شما باید اجازه دهید تا به خواب فرو روید.
هرچه کردند از علاج و از دوا
گشت رنج افزون و حاجت ناروا
آن کنیزک از مرض چون موی شد
چشم شه از اشک خون چون جوی شد
ازقضا سرکنگبین صفرا فزود
روغن بادام خشکی مینمود
از هلیله قبض شد اطلاق رفت
آب آتش را مدد شد همچو نفت
البته این شعر مولانا برای درمان شخص گفتهشده است ولی واقعاً گاهی آب آتش را مدد میشود همچو نفت. اجازه بدید واضحتر بگویم:
پیشنهاد میکنم این مطلب را هم بخوانید: مشکلات ذهنی سد راه باورها
نیرویی که ضمیر ناخودآگاه باید به کاربرد تا کاری را انجام دهد برابر است قدرتی که صرف ضمیر خودآگاه میکنیم به توان دو. یعنی ما اگر 3 واحد تلاش میکنیم که به خواب برویم ضمیر ناخودآگاه باید 9 واحد تلاش کند تا ما خوابمان ببرد. البته این برای موارد ناخودآگاه مثل یادآوری یا خواب صدق میکند.
یک مثال دیگر: راه رفتن یک امر ناخودآگاه است. فکر کنم تمام مردمی که معلولیت جسمی خاصی نداشته باشند بهراحتی میتوانند روی جدول راه بروند و آیا میتوانید روی چوبی محکم که بین دو برج قرار دادهشده است راه بروید؟ ناخودآگاه کار خود را که راه رفتن است را میخواهد انجام دهد ولی خودآگاه با دخالتش کار را خراب میکند.
فقط یکراه داریم ذهن خود را منحرف به چیز دیگری کنیم. فکر کنم الآن فهمیده باشیم که چرا موقع خواب برای بچه هامون قصه میگوییم! یا چرا برای کسی که مشکل خواب دارد تجویز میکنند که گوسفندها را بشمارد! یا کشفهای مهم مثل جاذبه زمانی به فکر دانشمندان رسیده که فکرشان کشف نبوده است. حتماً همهی شما شنیدید که ارشمیدس قانون خود رازمانی کشف کرد که اصلاً به آن فکر نمیکرده است. البته این مورد را هدفگذاری کرده بود ولی زمانی جواب به ذهنش رسید که داشت حمام میکرد.
پس در مواردی که کار را باید ناخودآگاه انجام دهد سعی نکنید قدرت اراده و خودآگاه را زیاد درگیر کنید. یک موضوع دیگر در مورد ناخودآگاه بیمنطق بودن آن است و اینکه فرقی بین رؤیا و واقعیت قائل نیست. الآن تصور کنید که یک لیموی ترش رادارید میخورید. ترش ترش! جوری که خوردنش برایتان سخت است. احتمالاً الآن بزاق دهان شما ترشحشده است.
این موضوع مثال سادهای بود ولی استفادهی اصلی ما چیز دیگری است. ما میتوانیم برای ناخودآگاه نقش بازی کنیم و ناخودآگاه باور کند. مثلاً شما صبح از خواب بلند میشوید و وانمود میکنید که امروز خیلی روز خوبی است و بهترین اتفاقات منتظر شماست. شما روحیهی خود را بالا میبرید و معمولاً طی 72 ساعت نقش بازی کردن اتفاقات خوبی برای شما خواهد افتاد.
پیشنهاد میکنم این مطلب را هم بخوانید: قانون جذب عشق
مریم اوزرلی بازیگر نقش خرم سلطان در سریال جنجالی حریم سلطان به دلیل بیماری روحی این سریال را رها کرده و به آلمان رفته است! این تیتر معروف خیلی از رسانههاست در ماههای گذشته. یعنی نقش منفی و اتفاقات عجیبی که این بازیگر اجرا کرده است باعث این موضوع شده است؟ شاید!
تا اینجا در مورد موارد سادهای همچون خواب صحبت شد ولی موضوعات مهمتر را هم میتوان همینگونه انجام داد.
بهطور مثال بیماری؛ همهی ما میدانیم که عمل مقابله با بیماری و سیستم دفاعی بدن یک سیستم ناخودآگاه است. حال چرا باید زیاد در وضعیت مریضی بمانیم؟ زیرا وقتی مریض میشویم بهطور مداوم به مریضی خود فکر میکنیم حتی سعی میکنیم با بدنمان مریضی را همراهی کنیم و بیشتر خود را به مریضی بزنیم تا یک مقدار محبت و توجه کسب کنیم.
شاید شما هم شنیده باشید که قدیمیها به مریض میگویند: فقط بخواب! چون در حالت خواب خودآگاه خاموش است و ناخودآگاه بهخوبی با استفاده از سیستم بازسازی و دفاعی بدن بیماری را از بین میبرد.
جیمز هریوت دریکی از کتابهایش یک مثال خوب را بیان میکند. هریوت میگوید: زمانی با یک کشاورز ملاقات کردم در آن زمان مشاهده کردم که یکی از گوسفندان کشاورز دارد درد میکشد. با معاینهی او متوجه شدن دارای رحم عفونی است. من یک حرکت انساندوستانه انجام دادم و به گوسفند یک آمپول زد که به گوسفند کمتر درد بکشد و به قول خودمان مرگش آسان شود ولی به کشاورز گفت که به گوسفند ویتامین زده است.
هفتهها بعد من باز آن کشاورز را دیدم. او از من تشکر کرد. گفت ممنون ویتامین شما اثر کرد گوسفند سه روز تمام خوابید و بعد که بیدار شد درمان شده بود.
من عمیقاً به فکر فرورفتم و نتیجه گرفتم: هر حیوانی مانند انسان توانایی معالجهی خودش را دارد. فقط باید به آن فرصت داده شود. آمپول باعث شده بود گوسفند سه روز از درد و ترس و چیزهای دیگری که سیستم ایمنیاش را فلج کرده بود دور شده بود و بهبودیافته بود. (این فقط یک نقلقول از کتاب هریوت بود و بههیچوجه تائید یا تکذیب نمیشود.)
غول درون کارش را میکند اگر خودآگاه با آن مداخله نکند.
قانون جذب میگوید: زندگی ساده است. زندگی شما تنها از دو چیز تشکیل شده است، چیزهای مثبت و چیزهای منفی. هر بخش زندگیتان، خواه سلامت، ثروت، روابط، کار یا شادی میتواند مثبت یا منفی باشد؛ یا ثروت فراوان دارید یا آه در بساط ندارید. یا سرشار از سلامتی هستید یا مریض احوالید. روابطتان شاد است یا دشوار و در بنبست است. کارتان یا هیجانانگیز و موفق است یا رضایتبخش نیست و ناموفق است. یا لبریز از شادی هستید یا بیشتر مواقع احساس خوبی ندارید. یا سالهای خوب دارید یا سالهای بد، یا اوقات خوب یا اوقات بد، یا روزهای خوب یا روزهای بد.
اگر موارد منفی زندگیتان بیشتر از موارد مثبت است، پس یک جای کار میلنگد و خودتان هم میدانید. بقیهی مردم را میبینید که شاد و موفق هستند و زندگیشان پر از چیزهای عالی و فوقالعاده است، و حسی به شما میگوید که شما نیز لیاقت چنین زندگیای را دارید. حق با شماست؛ شما لایق یک زندگی سرشار از چیزهای خوب هستید.
اگر نمیدانید قانون جذب چیست باید بگویم شما از قانون جذب استفاده میکنید حتی اگر ندانید
بیشتر افرادی که زندگی فوقالعادهای دارند درست نمیدانند چه کردهاند تا به این زندگی دستیافتهاند. اما حتماً کاری کردهاند. آنها از قانون جذب که منشاء تمام موارد خوب زندگیست استفاده کردهاند …
بدون استثناء هر کس که زندگی فوقالعادهای دارد برای رسیدن به آن از قانون جذب استفاده کرده است.
قدرتهای عظیم طبیعت، مانند گرانش و الکترومغناطیس، با حواس ما قابل مشاهده نیستند، اما قدرتشان بی چونوچرا و قطعیست. در مورد قانون جذب هم همینطور است. نیروی قانون جذب قابل مشاهده نیست اما در حقیقت قدرتش بسیار عظیمتر از هر قدرت طبیعی دیگری است. نشانههای قانون جذب را در همه جای جهان میتوان دید.
قوانین طبیعت بر کائنات حکمفرماست. میتوانیم با هواپیما پرواز کنیم زیر هوانوردی هماهنگ و سازگار با قوانین طبیعت عمل میکند. قوانین فیزیک برای ما تغییر نکردهاند تا بتوانیم پرواز کنیم، اما راهی یافتهایم تا مطابق قوانین طبیعت عمل کنیم. همانطور که قوانین فیزیک بر هوانوردی، برق، و گرانش حاکم است، قانون جذب هم بر زندگی حاکم است. برای در اختیار گرفتن قانون جذب مثبت و تغییر زندگیتان، باید قانونش را درک کنید. قدرتمندترین قانون کائنات را؛ قانون جذب را.
نیروی جذب خورشید است که سیارهها را در منظومهی شمسی ما نگه میدارد، و مانع از پرت شدنشان در فضا میشود. قانون جذب گرانش است که شما و هر آدم، حیوان و هر چیزی را نگه میدارد.
نیروی جذب سلولهای بدنتان، مصالح خانه، و مبلی که رویش مینشینید را منسجم نگه میدارد، و ماشین را روی جاده و آب را در لیوان نگه میدارد.
قانون جذب است که یک نفر را به سمت علم و دیگری را بهسوی آشپزی میکشد، مردم را سوی ورزشهای مختلف یا سبکهای مختلف موسیقی میکشاند. قانون جذب است که شما را جذب دوستان و کسانی که دوست دارید میکند.
قانون جذب دقیقا چیست؟
قانون جذبی که اینجا مطرح میشود با نیروی جاذبه زمین و بین مولکولی متفاوت است ولی تا حدودی شبیه آنها کار میکند. قانون جذب قانون عشق است.
” قانون جذب یا قانون عشق … هر دو یکی و یکسان هستند “
چالز هانل
قانون جذب قانون عشق است، و قانون مطلق و قدرتمندیاست که همه چیز را در هماهنگی و توازن نگه میدارد، از کهکشانهای بیشمار گرفته تا اتمها. بر همه چیز و از طریق همه چیز در کائنات اعمال میشود و تاثیر میگذارد.
به عبارت کلی قانون جذب میگوید: هر چیزی مشابهش را جذب میکند. به بیان سادهتر معنایش در زندگیتان این است: هر چه بدهی، همان را میگیری. هر چه در زندگی بدهی همان را در زندگی دریافت میکنی.بهواسطهی وجود قانون جذب هرچه بدهی درست همان چیزی است که بهسوی خود جذب میکنی.
” در مقابل هر کنش، واکنشی یکسان و در جهت مخالف وجود دارد “
اسحاق نیوتن – ریاضیدان و فیزیکدان
دریافت قانون جذب
هر عمل دادن عمل متضاد دریافت را ایجاد میکند و آنچه دریافت میکنید با آنچه دادهاید همیشه برابر و یکسان است. هر چه در زندگی میبخشید باید به شما بازگردد. قانون جذب قانون ریاضی و فیزیک کائنات است.
طبق قانون جذب: اگر نیروی مثبت ببخشی، در پاسخ نیروی مثبت دریافت میکنی، نیروی منفی ببخشی، در پاسخ نیروی منفی دریافت میکنی.
قانون جذب چیست ؟ این قانون میگوید:
نیروی مثبت بدهید و در عوض یک زندگی پر از موارد مثبت دریافت کنید.
نیروی منفی بدهید و یک زندگی مملو از موارد منفی دریافت کنید.
اما چگونه نیروی مثبت یا منفی میدهید؟ از طریق افکار و احساساتتان!
نیروی منفی بدهید و یک زندگی مملو از موارد منفی دریافت کنید.
اما چگونه نیروی مثبت یا منفی میدهید؟ از طریق افکار و احساساتتان!
شما هرلحظه دارید فکرهای مثبت یا منفی میکنید و افکارتان چه مثبت باشند چه منفی تعیین میکنند که در زندگی چه دریافت خواهید کرد. تمام افراد، اوضاع و شرایط، و اتفاقاتی که لحظهلحظهی زندگیتان را میسازند از طریق افکار و احساساتی که از خود بروز میدهید، جذبتان میشوند. اتفاقات زندگی همینطوری و بیمقدمه برایتان پیش نمیآید؛ شما در زندگی بر اساس آنچه دادهاید، دریافت میکنید.
” بدهید و به شما داده خواهد شد … زیرا با پیمانهی خودتان برایتان اندازه خواهند گرفت “
حضرت عیسی (ع)
شما با افکار و احساساتتان زندگی خود را رقم میزنید. هر چه بیاندیشید و احساس کنید، تمام آنچه برایتان رخ میدهد و در زندگی تجربه میکنید را رقم میزند. اگر فکر و احساس میکنید: ” امروز، روزی سخت و پرتنش پیش رو دارم ” آنوقت تمام افراد، شرایط، و وقایعی که روزتان را سخت و پرتنش خواهند ساخت سوی خود جذب میکنید.
اگر فکر و احساس کنید: “زندگی برایم خوب و خوشایند است.” قانون جذب تمام افراد، شرایط، و وقایعی را سوی شما جذب میکند که واقعا زندگیتان را خوشایند کنند.
قانون جذب به شما حق انتخاب میدهد
قانون جذب بر مبنای آنچه میدهید هر آنچه در زندگی دارید را یک به یک به شما میدهد. شما بر مبنای افکار و احساساتی که از خود بروز میدهید، آهنربا میشوید و شرایط ثروت، سلامت، روابط، و تکتک اتفاقات و تجارب زندگی خود را دریافت میکنید.
دربارهی پول افکار و احساسات مثبت بروز دهید، و شرایط، افراد و اتفاقات مثبتی که برایتان پول بیشتری به ارمغان میآورند را سوی خود جذب کنید. دربارهی پول افکار و احساسات منفی بروز دهید، و شرایط، افراد، و وقایعی منفی که موجب بیپولی میشوند را سوی خود میکشید.
اگر مایل به مطالعه بیشتر در این زمینه هستید مقالات قانون جذب را هم بخوانید.
با همان قدرتی که فکر و احساس میکنید قانون جذب نیز به شما پاسخ میدهد. این یعنی با تغییر افکار و احساساتتان و با کمک قانون جذب میتوانید زندگیتان را رویایی کنید. افکار و احساسات مثبت داشته باشید و با این کار هر قسمت زندگی خود را به شاهکار تبدیل کنید.
قانون جذب و افکار
افکار شما همان کلماتی هستند که در ذهنتان میشنوید و بلند بر زبان میآورید. وقتی به کسی میگویید: “چه روز زیبایی.” اول این فکر را سرتان داشتهاید و بعد بر زبان آوردهاید.
افکار به اعتما نیز مبدل میشوند. وقتی صبح از رختخواب بلند میشوید، قبل از انجام چنین عملی، فکر بلند شدن از رختخواب را داشتهاید. بدون فکر قبلی نمیتوانید هیچ کاری انجام دهید.
این فکر شماست که تعیین میکنند اعمال و گفتارتان مثبت یا منفی باشد. اما از کجا بهفمید افکارتان مثبت است یا منفی؟
قانون جذب میگوید: “وقتی به آنچه میخواهید یا دوست دارید فکر میکنید، افکارتان مثبت است و وقتی به آنچه نمیخواهید و دوست ندارید فکر کنید، افکارتان منفی هستند. به همین سادگی و همین راحتی.
آنچه در زندگی میخواهید هرچه باشد، میخواهیدش چون دوستش دارید. لحظهای در موردش فکر کنید. شما چیزهایی که دوست ندارید را نمیخواهید، میخواهید؟ هر کس تنها آنچه دوست دارد را میخواهد؛ هیچکس آنچه دوست ندارد را نمیخواهد.
طبق قانون جذب هیچچیز غیرممکن نیست. فرقی نمیکند چه کسی باشید، فرقی نمیکند با چه موقعیتی ممکن است روبهرو شوید، استفاده از قانون جذب میتواند آزادتان کند.
قدرت و قانون جذب
شما میتوانید زندگیتان را تغییر دهید، زیرا توانایی نامحدودی دارید تا دربارهی آنچه دوست دارید فکر کنید و سخن بگویید، و بنابراین توانایی نامحدودی دارید تا تمام چیزهای خوب را به زندگیتان بیاورید! درهرحال قدرت شما بسیار بیشتر از افکار و گفتار مثبت دربارهی آن چیزهایی است که دوست دارید، زیرا قانون جذب به افکار و احساسات شما واکنش نشان میدهد. باید عشق را احساس کنید تا بتوانید قدرتش را در اختیار بگیرید!
احساسات شما محرک هستند
افکار و گفتار بدون احساسات هیچ قدرت و تأثیری در زندگیتان ندارند. در روز افکار بسیاری از ذهنتان میگذرد که بار چندانی ندارند و بهحساب نمیآیند زیرا بسیاری از افکار احساسی قوی را در درونتان برنمیانگیزند. آنچه احساس میکنید است که اهمیت دارد.
پیشنهاد میکنم این مطالب را هم مطالعه کنید: قانون جذب عشق و قانون جذب ثروت
تصور کنید افکار و گفتارتان بهمثابه یک فضاپیماست، و احساساتتان مانند سوخت است. یک فضاپیما بدون سوخت وسیلهی نقلیهای خاموش و بیحرکت است که کاری از آن برنمیآید، زیرا سوخت همان قدرتی است که فضاپیما را بلند میکند. در مورد افکار و گفتارتان نیز به همین منوال است.
افکار و گفتار شما وسایل نقلیهای هستند که بدون احساسات نمیتوانند کاری از پیش ببرند؛ زیرا احساسات شما قدرت افکار و گفتارتان هستند! این را من نمیگویم قانون جذب میگوید.
اگر فکر میکنید: “نمیتوانم رئیسم را تحملکنم.” آن فکر بیانگر احساس منفی قویای است که نسبت به رئیستان حس میکنید و آن احساس منفی را از خود بروز میدهید. درنتیجه روابطتان با رئیستان روزبهروز بدتر میشود.
خوب یعنی خوب
بیشتر مردم میدانند که احساس خوب و بد داشتن چه حسی دارد اما نمیفهمند که در بسیاری از مواقع دارند با احساسات منفی زندگی میکنند. مردم فکر میکنند احساس بد یعنی احساس منفی شدید ولی قانون جذب این را نمیگوید.
اگر بیشتر مواقع حس میکنید بد نیستید شاید فکر کنید آن احساس بد نبودن احساس مثبتی است زیرا درواقع احساس بدی ندارید. اگر احساس واقعاً بدی داشتهاید و اکنون حس میکنید بد نیستید پس بهطورقطع احساس بد نبودن بسیار بهتر از احساس خیلی بد بودن است. اما بیشتر مواقع احساس بد نبودن هم احساس منفی است.
قانون جذب چیست ؟ این قانون میگوید:
احساس خوب یعنی احساس خوب! احساسات خوب یعنی شما شاد، مسرور، هیجانزده، مشتاق یا پرشور هستید. وقتی احساس میکنید بد نیستید، معمولی هستید، یا درواقع اصلاً حس خاصی ندارید، آنوقت زندگیتان بد نخواهد بود، معمولی خواهد بود، یا اصلاً چندان خاص نخواهد بود! احساسات خوب یعنی واقعاً احساس خوبی داشته باشید، و احساس واقعاً خوب آن چیزی است که زندگی واقعاً خوب را به ارمغان میآورد.
همیشه و در همه حال قانون جذب کار خود را انجام میدهد. فقط ما باید تعیین کنیم که موارد مثبت را جذب کنیم یا موارد منفی را.
برگرفته از کتاب قدرت
نوشته راندا برن
معتقدم قانون جذب مهمترین قانون کائنات است که هر کسی این قانون را درست و از منابع معتبر یاد گرفته باشد اولا شکرگزار یادگیری علم قانون جذب بوده است و ثانیا حسرت خورده که ای کاش زودتر با این موضوع به صورت درست و علمی آشنا میشد.
سعی کردهایم مقالات مفید و به روز را در این قسمت از سایت پرورش افکار به صورت رایگان در اختیار شما قرار دهیم. در بخش مقالات، عناوینی بسیار پرطرفدار همچون قانون جذب چیست، قانون جذب عشق و قانون جذب ثروت وجود دارد که روزانه هزاران بازدید از نقاط مختلف جهان دارد. تمام تلاش تیم توانمند پرورش افکار جمع آوری کامل ترین بانک مقالات برای شما دوستداران علوم ذهنی است.
با مطالعه مقالات این بخش می آموزید همه چیز در این دنیا حاصل انرژی است. ما می توانیم با داشتن افکار مثبت و سازنده که از راه تکرار و تمرین حاصل می شود همه جا این انرژی را پخش کنیم. پس بیایید به یکدیگر انرژی مثبت بدهیم.
در قانون جذب عشق می آموزیم از این موهبت زندگی که همه جور آدمی در دور و بر خود می یابیم می توانیم بهره ببریم و در میان این آدم ها آنچه دوست داریم برگزینیم و از آنچه دوست نداریم روی برگردانیم.
از موهبت زندگی این است که همه جور آدمی را دور و برتان قرار داده، بنابراین میتوانید در آن آدمها آنچه دوست دارید را انتخاب کنید و از آنچه دوست ندارید روی برگردانید. قرار نیست برای خصوصیاتی که در شخصی نمیپسندید، در خودتان عشق ایجاد کنید، بلکه کافی است بدون نشان دادن احساس خاصی از آن روی برگردانید.
قانون جذب ثروت نیز بر این اساس است که اگر احساس خوب نسبت به پول داشته باشیم آن را جذب می کنیم و با نگرانی آن را از خود دور می کنیم و رسیدن به آن ثروت را از بین می بریم.
قانون جذب آن زمان که ما در آرامش هستیم و یا در فکر و خیال، در درون ما جاریست. افکار منفی ما ارتعاش منفی می فرستد و قانون جذب هم همان سفارش را به ما بر می گرداند.
در این جا مقدمه ای بر آموزش تخصصی قانون جذب مطرح میشود، مباحث تکمیلی در مقاله مربوطه ارائه شده است.
زمانی که فکر مثبت یا فکر منفی دردرون ما جاریست فکر ما، ارتعاشی در قانون جذب ایجاد می کند. همه چیز این جهان از ارتعاش است. احساس خوب، ارتعاش مثبت ایجاد کرده و احساس بد، ارتعاش منفی.
قانون ارتعاش بیان می کند دو تا چیز، شی، فکر با ارتعاش مساوی همدیگر را جذب می کنند.
اصلا بحث فکر کردن من به ماشین نیست، بحث فکر کردن من به سلامتی نیست، شما زمانی میتوانید سلامتی را جذب کنید که با سلامتی هم ارتعاش شوید . وقتی می توانید ماشین را جذب کنید که با داشتن آن ماشین هم ارتعاش شوید.
اگر میخواهید پول داشته باشید باید وجودتان با پول یکی شود. اگر وجودتان گرم باشد گرمی را می کشید. اگر می خواهید روابط خوب داشته باشید، اگر میخواهید در زندگی تان عشق داشته باشید باید وجودتان عشق باشد. باید ارتعاش عشق، ارتعاش ثروتمندی را به جهان بدهید.
شما چطور متوجه می شوید هر لحظه چه ارتعاشی به جهان می فرستید؟ و ارتعاش شما مثبت است یا منفی؟ پاسخ این است که باید بنگرید، احساس خوبی دارید یا احساس بدی.
اگر در تجسم تان از یک خانه، ویلا و یا هر خواسته دیگری احساس خوبی نداشته باشید شما درواقع به خواسته خود ارتعاش منفی می دهید و هر لحظه آن را از خود دورتر می کنید.
مغز شما یک ارتعاش به جهان هستی میفرستد و یک احساس نیز به خود شما می فرستد. این احساس و آن ارتعاش همیشه با هم برابرند. مغز شما احساس را به شما می فرستد تا شما مطلع شوید چه ارتعاشی را به جهان هستی می فرستید.
من قدم به قدم و آگاهانه امروزم را خلق کردم و ایمان دارم اگر شما دقیقا همان کارها را انجام دهید به موفقیتهای بزرگی در زندگی خود خواهد رسید. من با افتخار همه شما را به ساخت زندگی آگاهانه دعوت میکنم و امیدوارم که شما نتیجه شگفت انگیزی با قانون جذب به دست آورید.
آرزوی امیر شریفی درخشش ایران و ایرانیان است و پرورش افکار وسیله ما برای رسیدن به این هدف …